امروزه سرمایهگذاران و سایر استفادهکنندگان از صورتهای مالی جهت ارزیابی واحدهای تجاری، توجه و تمرکز خود را به گزارشگری مالی و به خصوص رقم سود خالص گزارششده، معطوف میکنند. تحقیقهای اخیر مشخص کرده است که سرمایهگذاران در فرایند تصمیمگیری، شرکتهایی را انتخاب میکنند که سود آنها از پایداری بالاتر و در واقع از کیفیت بالاتری برخوردار است. در مواقعی که واحدهای تجاری به لحاظ اقتصادی دچار نوسان میشوند و تحت فشارهای جنبی قرار میگیرند، مدیران برای سامان بخشیدن به اوضاع شرکت به طور مستقیم یا غیرمستقیم تلاش میکند تا رقم سود منعکسشده در صورتهای مالی را تحت تأثیر قرار دهند و موجب ثابت شدن نگاه استفاده کنندگان صورتهای مالی و به ویژه سرمایهگذاران شوند. مجموعه این اقدامها به مدیریت سود تعبیر میشود که دارای جوانب مثبت و منفی است. جنبه مثبت مدیریت سود شامل فعالیتهایی است که در چارچوب قوانین و اخلاق حرفهای قرار میگیرد. این در حالی است که جنبه منفی مدیریت سود میتواند جامه فریبآمیزی بر تن کند و منجر به تقلب و گزارشگری خدعهآمیر شود. در ادبیات حسابداری و حسابرسی، این موضوع که چه مواردی در حوزه مدیریت سود یا تقلب قرار دارد، همواره مورد بحث بوده است.
برای مشاهده متن کامل این مقاله روی پیوند زیر کلیک نمایید.