آمد نوروز هم از بامداد
آمدنش نیکو و فرخنده باد!
سال، نو می شود. زمین گرمای ملایم خورشیدی را به دم فرو می برد تا بازدمش فرش سبزه و گل بر پهنه بیابانهای خفته در سرما باشد.
بهار می رسد! بهار، فصل رستاخیز گلهاست. گلها نیز به رسم مألوف شان می شکفند، نسیم خنک بهاری شکوفه ها را بر دوش می گیرد و در آسمان می گرداند و پرنده های مهاجر با این پیک خوش خبر از سرما برمی گردند.
در این رویش سبز دوباره و ایام عید است که بار دیگر فرصتی فراهم می آید تا بنگریم که من ...، تو ...، ما ...، کجا ایستاده ایم. سالی را با گذران ساعتها و روزهای گرانقدر عمر هزینه کردیم و پشت سر گذاشتیم و اکنون بهترین زمان است که به محاسبه سودوزیان سهم مان در مصرف این سرمایه غیرقابل برگشت بپردازیم.
گرچه، ابتدا شایسته است تا پیش از هر سخنی در استقبال بهار و در بدرقه سالی که گذشت، نیایشی به درگاه یکتا خالق مهربان و بخشنده بی منت داشته باشیم؛
پروردگارا! تو را شکر می گوییم؛ برای تمام نعمتهایی که امسال به ما ارزانی داشتی که هریک خود می دانیم چه بوده است. برای تمام روزهای آفتابی و برای تمام روزهای غمگین ابری و بارانی. تو را شکر می گوییم برای سلامتی و بیماری، برای غم ها و شادی هایی که امسال به ما عطا کردی.
برای مشاهده متن کامل این مقاله روی پیوند زیر کلیک نمایید.