تصمیم گرفته ام درباره موضوعی صحبت کنم که بسیار به قلبم نزدیک است: جهانی شدن و اشتغال عمیق حرفه ما در اقتصاد جهانی.
همانطور که شاید بدانید، خانواده من از سرزمین بریتانیای کبیر نیستند.
دوست دارم بیندیشم که من محصول دوران آغازین جهانی شدن هستم … در بنگلادش متولد شدم؛ در استرالیا، سنگاپور و بریتانیا به مدرسه رفتم؛ در بریتانیا تحصیلات دانشگاهی خود را گذراندم و سپس دوره کاری خود را در بریتانیا، افریقا و ایالات متحد گذراندم. همسرم حتی پیشینه ای بین المللی تر دارد. اما فرزندانمان که در ایالات متحد متولد و بزرگ شده اند، باهوشتر و جهانی تر از آنچه ما در این سنین بودیم، هستند.
بنابراین ما از هر کجا که آمده ایم، حقیقت این است که بیشتر، ذینفعان این شگفتی بزرگ یعنی جهانی شدن هستیم، که بزرگترین منبع خلق ثروتی است که بشر تاکنون دیده است؛ اگرچه، خلق ثروت سریع باعث ایجاد پرسشهای مهمی درباره انصاف و نابرابری در جامعه نیز شده است.
از میان شما، کسانی که هوشیار هستند، متوجه اشاره من به جوزف استیگلیتز (Joseph Stiglitz) اقتصاددان برنده جایزه نوبل و اقتصاددان ارشد پیشین در دفترکار سابق من، بانک جهانی (WB) شدند.
کتاب وی با عنوان «جهانی شدن و نارضایتیهای پیرامونش» که در سال 2002 منتشر شد، یکی از پرفروشترین ها در ایالات متحد شد. چهارده سال بعد، بعضی از هشدارهای او از هر زمانی معتبرتر هستند.
در این بعدازظهر، من قصد دارم سخنرانی خود را در سه قسمت ارائه کنم.
• صحبتم را با اشاره به تغییر جهت جدی تجارت و بازرگانی جهانی به سمت شرق آغاز می کنم؛
• سپس به برخی از خطرهای عمیق اجتماعی که ما به عنوان پیامد این تغییر شگفت آور و سریع با آن روبه رو می شویم، می پردازم؛ و
• با قرار دادن حرفه حسابداری در قلب اقتصاد جهانی و صحبت بیشتر درباره اهمیت حیاتی نقشی که می توانیم و باید ایفا کنیم، از صحبتهایم نتیجه گیری خواهم کرد.
برای مشاهده متن کامل این مقاله روی پیوند زیر کلیک نمایید.