در سالهای اخیر با بزرگتر شدن سازمانها و پیچیده تر شدن فضای کسب وکار، توجه ویژهای به مباحث مرتبط با حسابرسی عملکرد و کنترلهای داخلی شده است. کنترل داخلی فرایندی است که دست اندرکاران واحدهای اقتصادی جهت تحقق هدفهای تعیین شده، طراحی و به مرحله اجرا می گذارند (رضاییان و گنجعلی، 1390). از اینرو، تلاش مستمر جهت دستیابی به روشها و مدلهای مطلوب کنترل داخلی از دغدغه های مهم مدیران به شمار می رود (پوریانسب و مهام، 1378). اهمیت این مدلها جهت اثربخشی و تحقق مأموریت سازمان، حفظ سودآوری و حداقلسازی رویدادهای غیرمنتظره، برای مدیران پوشیده نیست.
طبق استانداردهای تبیینشده، کنترل داخلی از پنج جزو مرتبط تشکیل شده است. این پنج جزو عبارتند از: محیط کنترلی، ارزیابی ریسک، فعالیتهای کنترلی، اطلاعات و ارتباطات و درنهایت نظارت (پوریانسب و مهام، 1378). با وجود ارتباط نزدیک بین این اجزا، ترکیب و نحوه ارزیابی آنها در سازمانهای مختلف متفاوت خواهد بود (پوریانسب و مهام، 1378).
برای مشاهده متن کامل این مقاله روی پیوند زیر کلیک نمایید.