رشد سریع تحقیق های شبکه های اجتماعی و ورود آن به عرصه های مدیریتی و حسابداری، نیاز به انجام مرور و طبقه بندی تحقیقها را در این زمینه روزبه روز افزایش میدهد و هدف این مقاله نیز همین است. در دهه های اخیر، تغییرهای زیادی در تحقیقهای مدیریت و حسابداری رخ داده است و تحقیقها بیشتر به سمت نظریه های «ارتباطات سازمانی» حرکت کرده اند. به بیان دیگر فعالیتها و بازیگرها مستقل نیستند؛ بلکه در یک نظام فنی اجتماعی در کنار هم قرار گرفته اند و در مقابل آنها نظریه های اشخاص قرار میگیرند که افراد را براساس ویژگیهای آنها نظیر جنسیت، سن، تحصیلات یا حرفه مورد بررسی قرار می دهند. در مجموع براساس نظریه های موجود، برخی متغیرهای شبکه را به عنوان متغیرهای مستقلی میدانند که پیامدها را ایجاد می کنند؛ در حالی که برخی مطالعات دیگر متغیرها را تابعی از متغیرهای دیگر می دانند و نتایج را براساس الگوهای روابط درون شبکه بررسی می کنند(Burt, 1992).
شبکه های اجتماعی بر چگونگی روابط بین واحدها مثل اشخاص، واحدهای عملکردی یا سازمانها که روی عکس العملها و رفتارهای یکدیگر(خروجیها) اثر دارند، تمرکز می کنند.
برای مشاهده متن کامل این مقاله روی پیوند زیر کلیک نمایید.