بودجه بندی، نظام نظارتی بسیار مهمی است که تقریباً در همه سازمانها وجود دارد. با اینحال، مطالعات گذشته در مورد پیامدهای ناکارامد کنترلهای بودجه ای در زمینه استفاده بودجه برای ارزیابی عملکرد متمرکز شده اند، اما روی دیگر کاربردهای بودجه در سازمانها مانند برنامه ریزی عملیاتی و شکل گیری راهبردها، کمتر متمرکز شده اند (Hansen & Van der Stede, 2004).
بودجه ریزی عملیاتی به دنبال ایجاد پیوند میان شاخصهای عملکرد و تخصیص منابع است. هر چند چنین پیوندهایی اغلب ضعیف هستند، ولی می توانند سیاستگذاری بودجه ای را تسهیل و نظارت قانونگذاران بر نتایج و دستاوردهای مرتبط با مخارج عمومی را افزایش دهند.
بودجه ریزی در اصل، تخصیص منابع است و نیازمند انتخاب و تعیین اولویت است. سیاستهای بودجه ای در مفهوم گسترده، محل نزاع مدعیان رقیب برای تصمیم گیری در این باره است که چه مقدار از منابع محدود دولت باید در میان تعداد زیادی از هدفهای ملی ضروری تقسیم شوند. اطلاعات عملکرد می تواند به این بحث کمک ارزشمندی نماید. بودجه ریزی عملیاتی از دیرباز در زمره پیشنهادهای اصلاحی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بوده است. در ایران، دولت در قالب تبصره هایی از قوانین بودجه سالهای 1381، 1382 و 1383 و ماده 142 و 138 قانون برنامه چهارم، مواد 217،218 و 219 برنامه پنجم ملزم به عملیاتی کردن بودجه شده است. البته باید توجه داشت که اطلاعات عملکرد تنها یکی از عوامل است و نمی تواند جانشین انتخابهای سیاسی دشوار شود و بحث در باره نقش مناسب دولت و نیاز به برنامه ها و سیاستهای مختلف دولت، همچنان ادامه خواهد داشت.
برای مشاهده متن کامل این مقاله روی پیوند زیر کلیک نمایید.