روزگاری در نبود استانداردهای حسابداری در کشور، حسابداران در تهیه صورتهای مالی و حسابرسان در اظهارنظر نسبت به این صورتها، با یک چالش بزرگ مواجه بودند؛ چالش نبود معیار برای تهیه و حسابرسی صورتهای مالی.
در آن زمان استانداردهای بینالمللی حسابداری به بلوغ فعلی نرسیده بود و تفاوتهای مهمی هم بین استانداردهای حسابداری معتبر در جهان وجود داشت. به ناچار برای صدور گزارشهای حسابرسی از اصطلاح «اصول متداول حسابداری» استفاده میشد که پشتوانه فنی آن دچار تزلزل بود.
نخستین گام سازمان حسابرسی برای حل این چالش، ارائه رهنمودهای حسابداری بهعنوان یک معیار واحد جهت تهیه و حسابرسی صورتهای مالی بود. در آن زمان، استانداردهای بینالمللی منبع اصلی این رهنمودها بود و کماکان این سیاست ادامه پیدا کرد.
مهمترین چالش در کشور در تدوین استانداردهای حسابداری، پرکردن شکاف بین استانداردهای ملی و بینالمللی است. این چالش نخست خود را در بهکارگیری استاندارد حسابداری صورتهای مالی تلفیقی نشان داد و بهدلیل مقاومتها اجرای آن با تاخیر صورت گرفت. علیرغم اجرای این استاندارد هنوز برخی مشکلات اجرای آن بهخصوص اندازهگیری داراییها و بدهیها به ارزشمنصفانه و محاسبه درست سرقفلی بهطور کامل حل نشده است.
محاسبه ارزشهایمنصفانه هم در این استاندارد و هم در سایر استانداردها، خاصترین مسئله پیشِروی حسابداران و حسابرسان است.
تجربه تجدیدارزیابی داراییها برای افزایش سرمایه در سالهای گذشته عمق مشکلات اندازهگیری به ارزشهایمنصفانه در کشور را نمایان کرد. آن جاهایی که قضاوت با دامنههای وسیع به میدان میآید مشکلات اندازهگیری خود را نشان میدهد. اساساً مشکل اصلی حرفه حسابداری چه در ایران و چه در سطح جهان، مسئله اندازهگیری است. پول اعتباری و تورم باعث شده است ما با متری مواجه باشیم که اندازه آن یا ارزش آن ثابت نیست و همین چالش اول در استانداردهای حسابداری مختلف است.
ریشه بعدی چالشهای استانداردها، پیشبینیهای مربوط به آینده است. همه داراییها با شرط دارا بودن منفعت آتی شناسایی میشوند؛ و این پیشبینی آینده پر از ابهام و جریانهای نقدی آتی داراییها عملی دشوار است و اندازهگیری ارزشهای فعلی را پیچیده میکند.
تنوع و پیچیدگی ابزارهای مالی موضوع مهم دیگری در حسابداری برای همه کشورها از جمله کشور ماست. بهعلاوه، درکشور ما یک معضل دیگر داریم که تنیدگی مسایل مالیاتی و گزارشگری مالی است. همین عامل هم باعث شد که استفاده از ارزشمنصفانه در مورد سرمایهگذاریهای کوتاهمدت به تاخیر افتد.
بهعنوان آخرین نکته، تضاد شکل قانونی با محتوای تجاری، بهخصوص در ابزارهای مالی، از مشکلات مستمر اجرای استانداردهاست.
سازمان حسابرسی تلاش کرده است با تدوین راهنماهای بهکارگیری و آموزش مستمر، چالشهای اجرای استانداردها را کاهش دهد. اما نباید با وجود ضرورت قضاوت در اندازهگیری و پیچیدهشدن محیط تجاری انتظار یک نظام حسابداری ساده را داشته باشیم.
باید همواره آماده باشیم با چنین چالشهایی مواجه شویم و برای آنها راهکار ارائه دهیم.