اقتصاددانان نئوکلاسیک و چندین نظریه مدیریت، فرض را بر این می گیرند که هدف اولیه و اصلی شرکتها بالا بردن سود در شرایط و ظرفیتهای محدود است. در این نظریه ها عامل اصلی سهامداران هستند که به عنوان مدعیان اصلی و نهایی که منابع لازم برای انجام عملیات شرکت را فراهم می کنند، معرفی می شوند. با این حال، شرکتها رویکردهای متفاوت و قابل توجهی را برای افزایش سود و باقی ماندن در شرایط رقابتی بازار دنبال می کنند. از جمله این رویکردها می توان به تأکید بیشتر برای هدفهای بلندمدت در مقابل هدفهای کوتاه مدت، تأثیر زمینه های اخلاقی ناشی از تصمیمهای اقتصادی شرکت، پیامدهای جانبی عملیات شرکت بر ذینفعان و درجه اهمیت سهامداران نسبت به دیگر ذینفعان اشاره کرد.
تحقیقهای صورت گرفته نشان می دهد که یک شرکت ممکن است از طریق فعالیتهای تجاری خود در کوتاه مدت به سود دست یابد؛ ولی معیارهایی مانند رفتار اجتماعی شرکت، پاسخگویی اخلاقی شرکت و در نظر گرفتن منافع دیگر ذینفعان است که باعث می شود شرکت در درازمدت حفظ شود و به فعالیت خود ادامه دهد.
در دنیای امروز با توجه به گسترش روزافزون واحدهای تجاری و همچنین صنعتی شدن این واحدها، مشکلات متعددی که ناشی از پیامدهای کسب وکار این واحدهای تجاری برای کسب سود است، برای محیط زیست و اجتماع به وجود آمده است. کاهش تنوع جانوران و گیاهان زیست محیطی، آلودگی آب و هوا، گرم شدن زمین و غیره از جمله پیامدهای بالا بردن سود شرکتها، بدون توجه به محیط اطراف آنها بوده است.
برای مشاهده متن کامل این مقاله روی پیوند زیر کلیک نمایید.