تقلب و فساد اثرات نامساعد بر سازمانها از لحاظ مالی، اعتباری و روانشناختی دارد. فساد بهعنوان اقدامی فریبکارانه تعریف میشود که در آن یکی از مدیران، سرپرستان، یا طرف قرارداد با واحد تجاری برضد منافع واحد تجاری اقدام میکنند و از موقعیت اعتمادی خود بهمنظور دستیابی به برخی منافع شخصی یا مزیت برای خود یا شخص دیگر یا واحد تجاری دیگر سو استفاده میکنند. فساد توسط تدوینکنندگان استانداردهای حسابداری بهعنوان عدمرعایت قوانین و مقررات تعریف میشود. فساد پیوسته در حال تغییر وضعیت است و ریسکهایی را برای کسبوکار ایجاد میکند. فساد و جرائم اقتصادی مرتبط با آن نظیر پولشویی، رشوه، فرار مالیاتی و کلاهبرداری از موانع رشد و دستیابی به اهداف کسبوکار میباشد.
تقلب عبارتست از هرگونه اقدام غیرقانونی که از طریق فریبکاری، پنهانکاری و افشا نکردن اطلاعات و از بین بردن اعتماد توصیف میشود. این اقدامات از طریق تهدید یا خشونت نیست.
تمامی سازمانها در معرض ریسکهای تقلب قرار دارند. تقلبهای عمده موجب تحمل زیانهای عمده به سرمایهگذاران، تحمیل هزینههای عمده قانونی، زندانی شدن افراد کلیدی واحد تجاری، از بین رفتن اعتماد در بازار سرمایه و حتی نابودی و توقف واحد تجاری میشود.
تقلب و فساد ریسکهای قابلملاحظهای را در خصوص سلامت و پایداری سازمان مطرح میکنند. باور بر متمایز بودن دو ریسک تقلب و فساد سودمند است زیرا تقلب میتواند بدون انجام فساد و فساد بدون انجام تقلب انجام شود. تفکر متمایز بودن دو ریسک تقلب و فساد موجب میشود تا بتوان هر دو ریسک را به بهترین نحو کاهش داد.
مدیران ارشد واحد تجاری باید از اثربخش بودن کنترلهای داخلی درخصوص فعالیتهای عمده و عرصههای اصلی کسبوکار اطمینان یابند. رویکرد یکنواختی برای مقابله با فساد و تقلب وجود ندارد. مسئولیت و پاسخگویی مقابله با فساد و تقلب در شرکتها با هیئتمدیره است